به وبلاگ من خوش آمدید
RSS
POWERED BY
LoxBlog.Com
|
مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش می شوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مرد را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان، وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد: «چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی؟»
مرد با درشتی می گوید: «دزد همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم!»
خان می پرسد: «وقتی اموالت به سرقت می رفت تو کجا بودی؟»
مرد می گوید: «من خوابیده بودم!»
خان می گوید: «خوب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟»
مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود.
مرد می گوید: «من خوابیده بودم، چون فکر می کردم تو بیداری!»
خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید: «این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم.»
فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن. فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید کیستی؟ ناگهان دید که شیطان وارد شد. شیطان گفت خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد. بعد خطاب به فرعون گفت من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟ پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی. شیطان پاسخ داد زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود میآید.
آموخته ام … با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی
آموخته ام … که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که پول شخصیت نمی خرد
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آموخته ام … که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد چارلی چاپلین
![]() ![]() دانلود با لینک مستقیم: ![]() پسوورد: www.readbook.ir
![]() ![]() دانلود با لینک مستقیم: ![]() پسوورد: www.readbook.ir عکس هایی که به موقع گرفته شده اند کریمخان و مرد شاکی حکایتی خواندینی از فرعون اما غیر مستند آموخته ام که… – مطالبی منتصب به چارلی چاپلین تابو و آنیمیزم تفسیر اعداد تقدیر کارنامه اسلام - دکتر عبدالحسین زرین کوب افلاطون در ایران - عبدالحسین زرین کوب عنوان: گزیده طنز های عبید زاکانی نویسنده: عبید زاکانی مترجم: - تعداد صفحات: 34 دانلود کتاب گزیده طنز های عبید زاکانی - عبید زاکانی مجموعه کتابهای طلا ئی (دن کیشوت) - سروانتس فتنه - لانتیاک فتنه - لانتیاک دانلود کتاب قصه های نصرالدین - ابراهیم نبوی دانلود کتاب همه چیز راز است - یانیس ریتویس دانلود کتاب سفرنامه ناصر خسرو دانلود کتاب کلیله و دمنه - ابوالمعالی نصرالله منشی درباره وبلاگ دانلود کتاب گزیده سیاست نامه و قابوس نامه - دکتر جعفر شعار - دکتر نرگس رو دانلود کتاب سرزمین هرز (برنده جایزه نوبل 1948) - تی.اس.الیوت |
مهر 1392 7
|